افسانه های قشنگ کره ای؛ از روباه نه دم تا پرنده سه پا!

با تاریخ غنی و طولانی شبه جزیره کره، وجود این همه از اسطورههای پرتعداد و افسانه های قشنگ کره ای، هیچ جای هیچ تعجبی نداره. اگر از طرفداران فیلمها، انیمهها و مانهواهای کرهای هستید، احتمالاً قبلاً با این افسانه های کیوت و داستانهای ماورا الطبیعه پشت آنها آشنا شده باشید.
با این حال، قصه واقعی پشت افسانه های قشنگ کره ای، ممکنه کاملاً متفاوت از اون چه که دیدید و چه بسا بسیار تلختر باشه. پس اگه به یادگیری درباره اساطیر و افسانه های کرهای علاقهمند هستید، به خوندن این مطلب ادامه بدید تا با برخی از معروفترین آنها آشنا بشین.
مقدمهای بر اساطیر کرهای
اسطورههای کرهای حاصل افسانهها یا فولکلورهای نسل به نسل از مناطق مختلف کره شمالی و کره جنوبی هستند که امروز به بخشی از فرهنگ این سرزمینها تبدیل شدهاند. این افسانهها همچنین ترکیبی از اسطورههای محلی و تأثیرات مذاهبی مثل شمنسیم کرهای، بودیسم، تائوئیسم و کنفوسیوسیسم هستند.
اولین اسناد مکتوب از این اسطورهها، در قرن دوازدهم نوشته شدند. اما این مردم کره قبل از این هم اسم افسانه های کره ای را میدونستند. چرا که این داستانها به صورت شفاهی قرنها قبل از این روایت میشدند.
بعضی از داستانهای فولکلور به نظر کاملاً واقعی میرسند. بعضی دیگه هم دارای المانهای ماورا الطبیعی هستند و مثل افسانه های عاشقانه ژاپنی و انواع افسانه ها در کشورهای مشرق زمین، ریشه در بودیسم، تائوئیسم و هندوئیسم دارند. حتی زمانی که آیین کنفوسیوس به دین اصلی کره تبدیل شد، این قصهها از بین نرفتند.
موجودات افسانه ای کره از افسانه های قشنگی که باید بدونید
افسانههای کرهای جذابی مثل افسانه خلقت وجود دارند که شنیدن قصه اونها مو به تن آدم سیخ میکنه؛ اما چند مورد خاص وجود دارند که احتمالاً در فرصت کوتاهی بتونید اونا رو مرور کنید و به حقیقت این داستانها پی ببرید. اینجا به چند مورد از اونها اشاره میکنیم:
1- دوکائبی یا گابلین کرهای (도깨비)
به لطف فیلم کرهای نسبتاً جدیدی که با بازی گونگ یو ساخته شد، گابلین احتمالاً به معروف ترین موجود افسانهای کره در دنیا تبدیل شده باشد. با این حال، افسانه واقعی گابلین در کره با داستان این فیلم کاملاً متفاوت است. افسانه واقعی این است: گابلینها از اشیایی که بعد از آغشته شدن به خون انسان دور انداخته شدن، تشکیل میشوند. ظاهر اونها هیچ شباهتی به انسان نداره.
شکل هر دوکائبی کرهای، با دیگری تفاوتهایی دارد؛ اما به طور کلی همه آنها ترسناک هستند و هر کسی را که به آنها نگاه کند، به وحشت میاندازند. ظاهراً این موجودات فقط یک پا در سمت راست بدنشون دارند. گابلینها موجودات شیطونی هستند و برای مسافرانی که از مسیر اونها عبور میکنند، معما طرح میکنند و بهشون جوک میگن. حتی ممکنه اونها رو به مسابقه کشتی دعوت کنند. اونها همچنین میتونند اشیای جادویی با خودشون حمل کنند.
2- ارواح گویسین (귀신)
ارواح کرهای تقریباً شبیه ارواح سایر کشورها هستند. اونها شفاف هستند و بدون اینکه پاهاشون دیده بشه، در هوا شناور میشن. با این حال، تفاوت این افسانه ترسناک کرهای اینه که این ارواح تقریباً همیشه زن هستند؛ با موهای بلند مشکی، لباسهای سفید شبیه به کفن و نگاه خیرهای که به صورتشان چسبیده. انواع دیگری از ارواح هم وجود دارند، اما این رایجترین اونهاست.
یکی از این ارواح به عنوان روح باکره (처녀귀신 | cheonyeo gwisin) شناخته میشود. این افسانه ممکن است برای تشویق زنان جوان به ازدواج ساخته شده باشد. نوع دیگری از گویسین، شبح آب (물귀신 | mulgwisin) است. این روح شبح افرادی هست که با غرق شدن در آبهای عمیق مانند رودخانه هان به تنهایی مردهاند. این ارواح موجودات زنده رو تعقیب میکنند و در تلاشند اونها رو به زیر آب ببرند و به خودشون ملحق کنند.
درست مانند سایر فرهنگها، ارواح افسانه های قشنگ کره ای یا اومدن که کارهای ناتمومشون رو روی زمین انجام بدن یا میخوان انتقام بگیرند. اونها در مکانهای متروکه و قبرستانها میگردند، هوا رو سرد میکنند و اشیا رو به اینور و اونور پرتاب میکنند.
3- گومیهو، روباه نُه دم (구미호)
روباه نه دم یکی از موجودات افسانهای محبوب کرهای حتی تا زمان حال محسوب میشه. این روباه در درامهای کرهای معمولاً یک دختر زیباست که به خاطر نفرین، به این موجود تبدیل شده است. این اتفاق برای دخترانی میفته که بدون به دام افتادن، قادر به پیدا کردن عشق نیستند.
البته افسانه واقعی به این قشنگی نیست. این موجود بیشتر شبیه روباه است؛ اما توانایی تبدیل شدن به یک دختر زیبا رو هم داره تا بتونه مردها رو به خودش نزدیک کنه و جگرشون رو بیرون بکشه و بخوره. اما اگه یک گومیهو بتونه هزار روز از خوردن گوشت انسان دور بمونه، میتونه دوباره به انسان تبدیل بشه. نوع لایتتر و کیوتتر این افسانه در فرهنگ ژاپنی، افسانه ساکورا یا شکوفههای گیلاس هست.
4- اژدهای کرهای (미르)
این موجودات تا حد زیادی تحت تأثیر اژدهایان چینی بودند (که ما کلکسیون فیگور اژدهای چینی رو در آرچی داریم)؛ به همین دلیل ظاهر اونها هم همین شکلیه. اما برخلاف اژدهایان چینی، این نژاد اژدها ریش بلند دارند و با خودشون یک نوع خاصی از گوی رو حمل میکنند که در زبان کرهای به اون یئوجیو (여의주) گفته میشه.
اژدها در افسانههای قشنگ کرهای، یک موجود خوشاخلاق محسوب میشه که در کارهای کشاورزی و مخصوصاً مربوط به آبیاری، به کمک انسانها میاد. اگر به سئول سفر کنید، تندیسها و سردیسهای زیادی از اژدها رو میبینید که از دهان یا جای دیگهشون آب بیرون میاد! یکی دیگه از موجودات این مدلی در کره، گیرونگ (계룡) یا اژدهای پرنده کرهای یا کاکاتریس هست که در افسانهها، ارابه قهرمانان بزرگ کره رو با خودشون میکشیدند.
اسم یکی از این افسانه های کره ای، «پادشاهی سیلا» هست که به تأسیس این امپراطوری، به عنوان یکی از سه پادشاهی بزرگ کره میپردازه. گفته میشد که شاهزاده خانم سیلا، از یک تخم بزرگ کاکاتریس متولد شده است. حتی گفته میشد که اژدهایان، بارانهای موسمی کره رو احضار میکند. این اسطورهها به نام ایموگی (이무기) هم شناخته میشن و اگه گوی دستشون نباشه، بیشتر شکل یه مار دریایی (مثل اژدهای چینی دی لونگ) هستند تا اژدها.
5- هائتائی، شیر افسانهای (해태)
از اونجایی که شیر، نماد رسمی شهر سئول در قرن بیست و یکم هست، مجسمههای این موجود را به راحتی در سطح این شهر پیدا خواهید کرد. این حیوون بدن و سری شبیه به شیر با شاخهای پیچدرپیچ دارد و تمام بدنش با فلسهای زرهمانند پوشیده شده است.
اعتقاد بر این هست که این شیر به عنوان نگهبان، فال بد رو از انسانها دور نگه میداره و باعث حفظ عدالت میشه. این موجودات به جز این، بلایای طبیعی رو هم دفع میکنند. بعضی وقتا به این شیرها هائهچی هم گفته میشه. در زمان سلسله چوسان قدیم (همونی که تو افسانه جومونگ میگفتن)، خیلی از مقامات درباری دوست داشتن طرح این شیر رو روی لباسشون گلدوزی کنن تا خفن به نظر برسند.
6- دالتوکی، خرگوش ماه (달토끼)
خرگوش ماه که به عنوان خرگوش یشمی هم شناخته میشه، یکی دیگه از موجودات افسانه های قشنگ کره ای هست که از اساطیر چینی وارد فرهنگ این کشور شده. افسانهها میگن که این خرگوش خاص به نگاه کردن به شکلگیری هلال ماه به دنیا اومده. این حیوون امروز نماد مهمی از چوسئوک هست که در پخت کیک برنج، یه روش محسوب میشه.
7- جئوسونگ ساجا، فرشته مرگ کرهای (저승사자)
جئوسونگ ساجا دروگر مرگ کرهای هست که در فرهنگ خودمون، یه چیزی مثل ملکالموت به حساب میاد. این موجود افسانهای کسایی رو که به تازگی مُردن، به سمت زندگی پس از مرگ راهنمایی میکنه. این ریپرها به طور سنتی، یه هانبوک سیاه میپوشند و یه کلاه سیاه سرشون میذارن. اما امروز تو فیلمها با یه کت مشکلی بلند میبینیمشون. مثل لی دونگ ووک در گابلین.
از اونجایی که معمولاً ریپرها بداخلاق هستند و درست بعد از مرگ دیده میشن، یک فال بد به حساب میان و بین کرهایها، چهره خیلی وحشتناکی دارند. خب، پس بهتره دوست نداشته باشید اونا رو از نزدیک ببینید!
8- بولگائی، سگهای آتشین (불 개)
به نقل از افسانهها، این سگها از پادشاهی تاریکی یا گامانگنارا به وجود اومدند. طبق فولکلور اصلی، پادشاه گانامنگنارا خیلی نگران بود که یه روز ماه یا خورشید باهاش قهر کنن و امپراطوریش غرق در تاریکی بشه. پس این سگهای آتشین رو فرستاد تا ماه و خورشید رو تصرف کنن.
اما زارت! چون ماه برای این سگها خیلی سرد و خورشید هم خیلی داغ بود. پس تا میومدن ماه و خورشید رو ببرن به پادشاه هدیه بدن، یا میسوختن یا یخ میزدند. اما پادشاه احمق هیچوقت تسلیم نشد. اون هی سگهای بیشتر و بیشتری رو میفرستاد اما باز هم موفق نمیشد. تنها اتفاقی که این وسط افتاد، این بود که هر بار یه بولگائی به سمت ماه یا خورشید میرفت، ماه گرفتگی یا خورشید گرفتگی اتفاق میافتاد. (که تو سریال جومونگ هم اتفاق ترسناکی بود!)
9- سامجوکو، پرنده سه پا (اصل جنس-삼족오)
این موجود همونطوری که تو سریال جومونگ* دیدیم، نماد اصلی سلسله گوگوریو بود. طبق باورها، این کلاغ سهپا در خورشید زندگی میکنه. پس به عنوان خدای خورشید شناخته میشه و حتی از اژدهایان هم قدرت بیشتری داره.
*دلیل اینکه از سریال جومونگ مثال میزنیم، فقط برای بامزهتر شدن و ملموستر شدن متنه. همین J
به جز این موجودات، افسانه های قشنگ کره ای پر از خدایان مختلف و انسانهای قدرتمند هست. خیلی از این اسطورهها، در بیشتر از یک فولکلور کرهای حضور دارن. بذارین دو تا افسانه جذاب رو با هم مرور کنیم:
10- اسطوره بنیانگذار گوجوسان
آخرین افسانه قشنگ ما، بر یک موجود خاص تمرکز نمیکنه؛ اما لازمه بدونید این یکی از اسطورههای بنیانگذار محبوب در شبهجزیره کره محسوب میشه. (در مورد کره شمالی البته گویا کیم جونگ اون اجازه نمیده کسی به جز خودش اسطوره به حساب بیاد. خاک بر سرش) این افسانه درباره ایزدی به اسم هوانونگ، سومین پسر امپراطور آسمانی هوانین است.
هوانونگ به پدرش گفت که دوست داره بر انسانهای روی زمین حکومت کنه؛ چرا که نگران حالشونه. امپراطور بهشتی هم با این حرف موافقت میکنه و پسرش رو به قلمرو فانی میفرسته تا سلطنت خودش رو آغاز کنه. اون با سه مُهر آسمانی (천부사민)، سه هزار خدمتکار و سه ایزد (ابر، باران و باد) به زمین هبوط میکنه. جایی که فرود میاد، بالای کوه تائهبائک هست. اون شهر خدایان، شینشی رو میسازه و به مراقبت از 360 مورد جنبههای مختلف زندگی انسانها، از کشاورزی تا عدالت مشغول میشه.
11- اونگنیئو، افسانه ببر و خرس چوسان قدیم (웅녀)
یکی بود یکی نبود. یه ببر بود و یه خرس بود، غیر از خدای مهربون، زیر گنبد کبود هیشکی نبود. یه روز این ببر و خرس از خدای مهربون خواستند که انسان بشن. (بیچارهها) خدا به هر دوی اونا دستور داد که به مدت 100 روز با آذوقه خیلی کم (در حد بیست حبه سیر و یکم گیاه خاراگوش) در یک غار تاریک بمونن.
ببر نتونست ادامه بده و فرار کرد. اما خرس، صبور بود و روز بیست و یکم، تبدیل به یک زن زیبا شد. به اون اسم اونگنیئو داده شد که به معنی «زن خرسی» بود. بعد از یه مدت، اونگنیئو دلش بچه خواست. هوانونگ – که قصهشو تو افسانه قبلی خوندیم – برای برآورده کردن آرزوی این زن خرسی، یه مدت طولانی به شکل فانی خودش دراومد. تا اونگنیئو باردار شد و یه پسر تپلمپل، به اسم دانگون به دنیا آورد. دانگون بزرگ شد و تبدیل شد به پدر مردم کره. اون پادشاهی آسادال رو بنیانگذاری کرد که معنیش میشه: «مکانی که آفتاب صبحگاهی در آن میدمد.»
در نهایت، اسم این پادشاهی به جوسان و در نهایت به چوسان قدیم تغییر پیدا کرد که البته اون زمان هنوز قدیمی نبود و جدید بود. طبق این افسانه میگن دانگون به مدت 1908 سال به شکل انسان باقی موند و بعد از این همه سال، جهان ما آدما رو ترک کرد و به جایگاه سانشین ریونگ، ایزد کوهستان رسید.
حرف آخر
اگه هر کدوم از این افسانهها براتون جذاب بود، بهتره بدونید افسانههای زیادی در مشرق زمین وجود دارند که میتونید در آرچی از خوندن اونها لذت ببرید. جذاب نیست که این همه افسانه و فولکلور جذاب شرقی وجود داره؟ شاید حتی بخواید از ما درخواست کنید افسانههای مورد نظرتون رو از زبان کرهای ترجمه و در آرچی منتشر کنیم. اگه چنین درخواستی دارین، میتونین اونو در بخش کامنتها مطرح کنید. تا بعد!