افسانه های ژاپنی عاشقانه؛ از هاناهاکی تا یوکی اونا

افسانه های ژاپنی عاشقانه؛ از هاناهاکی تا یوکی اونا

اگه جنبه‌های مختلف فرهنگ ژاپنی رو بررسی کنیم، می‌فهمیم که ژاپنی‌ها ادبیات عامه و فولکلور غنی و ارزشمندی از شخصیت‌ها و کاراکترهای افسانه‌ای دارن که تجلی بسیاری از این کاراکترها و شخصیت‌ها رو می‌تونیم به وفور توی مانگا، بازی‌های ویدئویی و انیمه‌های ژاپنی ببینیم. افسانه‌ها داستان‌هایی خیالی هستن که نسل به نسل و سینه به سینه از مردم گذشته برای ما به ارث رسیدن. اگرچه این افسانه‌ها واقعیت ندارن اما ریشه خلق اونا از واقعیت گرفته شده. تو این نوشتار می‌خوایم چند تا از افسانه های ژاپنی عاشقانه رو براتون معرفی کنیم:

افسانه ئوتئی

این افسانه ماجرای دختری زیبا و ظریف به نام ئوتئیه که بعد از مرگ دوباره متولد میشه. ئوتئی یه دختر هجده ساله‌ست که طی مراسم سنتی ازدواج از طریق خانواده‌ها با نامزد نوزده ساله‌ش آشنا میشه و حسابی هم عاشق و معشوق همدیگه میشن. همه چیز خیلی عاشقانه و رمانتیک پیش می‌ره تا اینکه ئوتئی بیمار میشه و هیچ دوا درمونی هم برای علاج بیماریش جواب نمیده و سرانجام ئوتئی می‌میره. یه شب قبل از مرگ، ئوتئی به نامزدش میگه که اگه منتظرم بمونی، بعد مرگ دوباره میام پیشت.

وقتی ئوتئی مرد، نامزد ماتم‌زده‌ش، یه نامه نوشت و داخلش قید کرد که ئوتئی رو دوست داره و منتظر بازگشتش می‌مونه تا باهاش ازدواج کنه. اما چند سال بعد از مرگ ئوتئی، نامزد جوونش به اصرار خانواده‌ش با کس دیگه‌ای ازدواج می‌کنه و صاحب یه فرزند زیبا میشه اما خیلی نمی‌گذره که پدر و مادر و زن و فرزندش همگی می‌میرن و مرد جوون تنها می‌مونه.

 مرد غم‌زدۀ افسانۀ ما برای رها کردن تنهایی، خونه و زندگیشو جمع می‌کنه و از اون شهر کوچ می‌کنه. تو مسیر همش به عشق اولش ئوتئی فکر می‌کنه. بالاخره برای اقامت شبی رو تو یه کاروانسرا می‌گذرونه. نکتۀ جالب و شگفت‌انگیز ماجرا درست همین جاست؛ صاحب کاروانسرا یه دختر زیبا و ظریف به اسم ئوتئی داره! این دختر دقیقا شبیه به ئوتئی مُرده‌ست. مرد جوون دیگه معطل نمی‌کنه و سریع دختر رو از پدرش خواستگاری می‌کنه و با هم ازدواج می‌کنن. بعد ازدواج، مرد ماجرای نامه‌ای که تو گور گذاشته بود رو برای زن جدیدش تعریف می‌کنه اما ئوتئی جدید، هیچ چیزی از این ماجراها و بازگشت دوباره به خاطرش نمیاد. این داستان یکی از شبیه‌ترین داستان‌ها به ساکورا، معروف‌ترین افسانه عاشقانه ژاپنیه.

افسانه سیاه مو

افسانه سیاه مو

ماجرای این افسانۀ هزارساله و قدیمی ژاپنی به یه سامورایی فقیر که با همسرش تو شهر کیوتو زندگی می‌کردن برمی‌گرده. این زوج زندگی آرومی رو با هم سپری می‌کردن تا اینکه یه روز یه پیشنهاد و فرصت شغلی خیلی خوب به دست مرد می‌رسه. تو این فرصت شغلی، یه مرد ثروتمند و پولدار که تو یه شهر دور زندگی می‌کنه، از سامورایی دعوت می‌کنه که نزد او بره و برای اون کار کنه. سامورایی افسانۀ ما هم از اونجایی که موقعیت شغلی خوبی بوده، سریع قبول می‌کنه و همسر بیچاره‌شو توی فقر تنها می‌ذاره و به شهر دور میره. بعد از گذشت چند سال سامورایی به خونه خودش برمی‌گرده و می‌بینه که خونه فکستنی‌ش، بازسازی شده و همسرش بهش خوشامد میگه. سامورایی حسابی متعجب میشه. نیمه‌های شب وقتی از خواب بیدار میشه با استخوان‌های همسرش روبه رو میشه و می‌فهمه همسرش که عاشق اون بوده سال پیش در حالیکه امید به بازگشت او داشته جونشو از دست داده.

افسانه روح اوکیکو

این افسانه ژاپنی ماجرای دختری به نام اوکیکو رو روایت می‌کنه که در زمان‌های گذشته خدمتکار یه سامورایی تو یه قلعه بوده. یکی از مهم‌ترین وظایف اوکیکو، مراقبت و نگه‌داری از کلکسیون ظرف‌های قیمتی سامورایی بود. یه روز یکی از این ظروف قیمتی گم میشه و هر چی دنبالش می‌گردن نمی‌تونن پیداش کنن. سامورایی از این ماجرا حسابی عصبانی میشه و تصمیم می‌گیره اوکیکو که وظیفۀ نگه‌داری از کلکسیون رو داشته تنبیه کنه. در نهایت سامورایی، اوکیکو رو داخل یه چاق عمیق می‌اندازه و می‌کشه. بعد از مرگ، روح  اوکیکو آرامش نداره و شب‌ها از چاه بیرون میاد و میره سر وقت کلکسیون و یکی یکی ظرف‌ها رو می‌شمره و هر وقت تو شمارشش ظرف گم شده رو کم میاره، جیغ می‌کشه. بالاخره بعد از مدتی که این روال ادامه داره، یه کشیش بودایی اوکیکو رو به آرامش می‌رسونه.

افسانه بید

افسانه درخت بید

طبق این افسانه روزی روزگاری یه مرد، یه دختر رعنا و زیبا رو زیر سایۀ یه درخت بید دید و یک دل نه صد دل عاشق اون شد و با همدیگه ازدواج کردن. دختر نه خونه داشت و نه پدر و مادری، اما این زوج تا سال‌ها به خوبی و خوشی کنار همدیگه زندگی کردن. اما از اونجایی که خوشی پایدار نیست، یه روز خدمتکاران امپراطور، برای ساختن ستون معبد بر اون شدن که درخت بید رو قطع کنن. هر چقدر مرد افسانۀ ما گریه و زاری کرد نتونست جلوی قطع شدن درخت رو بگیره و خدمتکاران درخت بید رو از ریشه درآوردن و درست تو همین لحظه همسر زیبای مرد هم به زمین افتاد و مُرد. همین‌طور که دیدیم این افسانه هم جز افسانه های غمگین ژاپنی محسوب میشه.

افسانه یوکی اونا

یوکی اونا یا زنِ برفی، یه شخصیت افسانه‌ای ژاپنیه که قلمروش سرزمین‌های برفی و یخیه. یوکی اونا کسایی رو که وارد قلمروش میشن رو می‌کشه. یه روز یه مرد جوون برای ساختن زندگیش از یه کوهستان یخی عبور می‌کنه که تو مسیر گرفتار طوفان و بهمن میشه. یوکی اونا این مرد رو پیدا می‌کنه و از اونجایی که مرد جوونی بوده از اون خوشش میاد و نمی‌ذاره یخ بزنه و خلاصه نجاتش میده اما یوکی اونا از مرد جوون قول می‌گیره که نباید این ماجرای نجات دادنشو برا کسی تعریف کنه.

چند سال می‌گذره و مرد ازدواج و می‌کنه و صاحب زن و زندگی میشه. مرد زیر قولش با یوکی اونا می‌زنه و ماجرای ملاقت با او و نجاتشو برای همسرش تعریف می‌کنه. خیلی از تعریف کردنش نمی‌گذره که بدن مرد شروع می‌کنه به یخ زدن و کاملا منجمد میشه و سرانجام می‌میره.

افسانه هاناهاکی

افسانه هاناهاکی

افسانه های ژاپنی هاناهاکی ماجرای عشق‌های یه طرفه‌ست و طبق این فولکلور وقتی فرد دچار عشق یه طرفه میشه، میون ریه‌هاش گُل جوونه می‌زنه و هر چقدر این عشق آتشین‌تر باشه، تعداد گل‌هایی هم که تو ریه‌ش رشد می‌کنن بیشتر میشه و عاشق سرفه‌های شدید می‌زنه و گل بالا میاره.

 فقط سه مسیر برای جلوگیری از رشد گل‌ها وجود داره: اول اینکه این عشق یه طرفه تبدیل شه به عشق دو طرفه و معشوق هم از عاشق خوشش بیاد. دومین راه مرگه، با مرگ عاشقه که دیگه رشد گل‌های داخل ریه‌ش متوقف میشه. سومین راه بیرون کشیدن همۀ گل‌ها از داخل ریه‌شه، اما این کار باعث میشه فردی که عاشقش شده رو به طور کامل از یاد ببره.

کلام آخر

همین‌طور که دیدیم فرهنگ ژاپن هم مثل سایر فرهنگ‌های کشورهای شرقی، پر از افسانه‌ها و موجودات افسانه‌ای شگفت‌آوره. با بررسی افسانه های کره ای و ژاپنی می‌تونیم خیلی از این شگفتی‌ها و جهان‌های خیالی پر رمز وراز رو کشف کنیم. برای کشف افسانه های فرهنگ‌های متفاوت مثل افسانه های ایرانی، از سایر قسمت‌های وب‌سایت آرچی بازدید کنید. آرچی صرفا یه فروشگاه اینترنتی نیست و شما با ورود به آرچی پا در جهان جذاب افسانه‌ها و انیمه‌ها می‌ذارید.

ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد